گفتگو با دکتر محمد هادی عباسی

گفتگو با دکتر محمد هادی عباسی

بروج – گفتگو با دکتر محمد هادی عباسی ؛ استاد حوزه و دانشگاه، پیرامون معیارهای شناخت یمانی مذکور در روایات معصومین(علیهم السلام)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین من الاولین و الآخرین لاسیما اول الدجالین احمد بن اسماعیل البصری

 

بحثی که بنده می خواهم خدمت شما سروران گرامی عرض کنم، بحث درباره معیارهای شناخت یمانی واقعی است که بر اساس روایات اهل البیت علیهم الصلاه و السلام به ما رسیده است.

اولین معیاری که در روایات برای یمانی شناسی ذکر شده، این است که اصل یمانی بر اساس چهار-پنج روایتی که رسیده، «من المحتوم» است. یعنی یمانی یکی از پنج علائم قطعی (خروج سفیانی ، خروج یمانی، قتل نفس زکیه ، صیحه آسمانی و خسف بیداء ) است. این علائم از حتمیات شمرده شده و یمانی یکی از این هاست که در روایات آمده: «و الیمانی من المحتوم[۱]».

 

گفتگو با دکتر محمد هادی عباسی ؛ استاد حوزه و دانشگاه، پیرامون معیارهای شناخت یمانی مذکور در روایات معصومین(علیهم السلام)

 

معیار دومی که می توان مطرح کرد، این است که خروج یمانی در چه زمانی باشد. بر اساس روایاتی که ذکر شده، هم یک تاریخ زمانی برای خروج یمانی و سفیانی بیان شده: این که از نیمه دوم رجب خارج می شوند. یعنی در همان شش ماهه منتهی به ظهور. نکته دوم، همزمانی خروج یمانی ، سفیانی و خراسانی است. این سه خروج بر اساس روایات، با هم اتفاق می افتند. در روایت می فرمایند: «… فِی سَنَهٍ وَاحِدَهٍ فِی‌ شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ نِظَامٌ کَنِظَامِ الْخَرَز…[۲]» مانند دانه های تسبیح که پست سر هم می آیند. اگر شما یک تسبیح را بالا بگیرید، چه طور دانه هایش پشت سر هم می ریزند و بین آنها فاصله ای نیست؛ یمانی، سفیانی و خراسانی هم به همین ترتیب، پشت سر هم می آیند.

 

گفتگو با دکتر محمد هادی عباسی ؛ استاد حوزه و دانشگاه، پیرامون معیارهای شناخت یمانی مذکور در روایات معصومین(علیهم السلام)

 

معیار سوم: بر اساس روایات، یمانی از علامات قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. برای روشن شدن معنای علامت، یک مثال ساده می زنیم:

در حرکت میان خیابان ها و جاده ها، راهنمایی و رانندگی یک سری علامت هایی را برای ما گذاشته است. کسانی که جاده و راه را بلد نیستند، با کمک این علائم، مسیر خود را پیدا می کنند. مثلاً: یک کیلومتر راه مانده به مسیر فرعی؛ چهارراه داریم؛ سمت راست برو، سمت چپ برو؛ سرعتت را کم کن و … . این ها برای کسانی است که راه و جاده را بلد نیستند. درست است که علامت هستند؛ ولی اگر کسی جاده و راه را بلد باشد، نیازی به این علامت ها ندارد.

پس یمانی ذکر شده در این جا، علامت است. حتی خود یمانی هم ذکر نشده؛ بلکه بر اساس روایت، «خروج الیمانی» به عنوان علامت ذکر شده است. پس این که یک عده ای می آیند و سر و صدا می کنند که ما باید به یمانی بپیوندیم؛ از یمانی تبعیت کنیم و دنبال او به راه بیافتیم؛ او معصوم است؛ حجت خداست؛ پسر امام زمان است و …، هیچ ربطی به روایات ندارد و بازی کردن با روایات است.

پس نکته اساسی این است که خروج یمانی از علامات قیام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف است. حتی خود یمانی هم علامت نیست.

حال، این که یمانی چه شخصیتی دارد و آیا انسان خوبی است یا نه، مسأله دیگری است. ما در روایات داریم که او شخصیت خوبی است. ولی خوب بودن هر شخصیتی، دلیل نمی شود که ما از او تبعیت کنیم.

 

گفتگو با دکتر محمد هادی عباسی ؛ استاد حوزه و دانشگاه، پیرامون معیارهای شناخت یمانی مذکور در روایات معصومین(علیهم السلام)

 

نکته بعدی: یمانی از کجا قیام خواهد کرد؟ شهر یمانی کجاست؟ ما چهار- پنج روایت داریم که یمانی از صنعاء در کشور یمن خواهدآمد. که با هیچ توجیهی هم نمی شود این را درست کرد که از شهرهای دیگر باشد. مثلاً عده ای آمدند نزد آقا امام صادق علیه الصلاه و السلام، گفتند که فلانی گفته من سفیانی هستم. آقا فرمودند: دروغ می گوید «… وَ لَم یَخرِج کاسِرُ عَینِهِ بِصَنعاء[۳]» (شکننده یا کور کننده چشمش از صنعاء هنوز نیامده است.)

در مورد «طالب الحق» هم روایتی داریم که در ادامه، بیان می کنیم. طالب الحق سرکرده فرقه اباضیه خوارج بود. او از یمن علیه حکام بنی امیه قیام کرد و یک مقدار درگیری و جنگ هم به راه انداخت؛ تا این که یک عده از اصحاب امام صادق علیه الصلاه و السلام آمدند نزد آقا و گفتند: امید است که این طالب الحق، همان یمانی ذکر شده در روایات باشد.

این نشان می دهد که آنها حرکات یمن را زیر نظر داشته اند و نزد اصحاب امام صادق و ائمه علیهم الصلاه و السلام مشخص بوده که یمانی از یمن است. چون قیام در آن زمان زیاد بود. در شهرهای مختلف قیام شده بود. ولی چرا این ها مسأله یمن را ذکر می کنند؟ معلوم می شود که بحث یمانی از یمن برایشان واضح بوده است.

آقا فرمودند: «لا، اَلیَمانی یُوالی عَلیّاً وَ هذَا یَبرَأُ[۴]» (این دشمن امیر المؤمنین است. در حالی که یمانی دوست اهل البیت علیهم الصلاه و السلام است).

 

گفتگو با دکتر محمد هادی عباسی ؛ استاد حوزه و دانشگاه، پیرامون معیارهای شناخت یمانی مذکور در روایات معصومین(علیهم السلام)

 

نکته دیگری که خدمت شما عزیزان عرض کنم در بحث یمانی: یمانی از نسل چه کسی است؟

بر اساس روایات، ما داریم که از نسل حضرت زید یعنی از سادات حسینی علیه الصلاه و السلام است. ایشان از نسل زید که برادر امام باقر علیه الصلاه و السلام بودند، می باشد. پس یمانی از نسل امام زین العابدین علیه الصلاه و السلام است.

نکته بعدی این است که در برخی روایات آمده که پرچم یمانی ، پرچم هدایت است و در روایت داریم که «… وَ لا یَحِلُّ لِمُسلِمٍ أن یَلتَویَ عَلَیه …[۵]». اتباع احمد بصری، روایت را این گونه ترجمه می کنند: پرچم یمانی ، پرچم هدایت است و بر مسلمانی جایز نیست یا سزاوار نیست که با یمانی مخالفت و از او سرپیچی کند.

ولی سرپیچی کردن می شود «یَلتَویَ مِنه». «یَلتَویَ عَلَیه» یعنی علیه او اقدامی بکند. علیه کسی اقدام کردن، با از او اطاعت نکردن، متفاوت است. البته طرفداران جریان احمد بصری، بر اساس این روایات می گویند: پرچم یمانی پرچم هدایت است؛ هر پرچم هدایتی که کسی زیر آن گمراه نشود، پرچم عصمت است؛ آن پرچم به خطا نمی برد؛ این خصوصیت هم مال پرچم نیست؛ بلکه مال صاحب پرچم است. پس یمانی، معصوم است!

ما برای این شبهه ای که مطرح می کنند، هم پاسخ های حلی داریم و هم پاسخ های نقضی. پاسخ نقضی که می توانیم ارائه کنیم خدمت دوستان گرامی و خوانندگان این مطلب، این است که ما چندین مورد داریم که در روایات آمده است که اگر از فلانی سرپیچی و با او مخالفت کنید، آخرتتان خراب می شود و وارد جهنم می شوید. مثلاً در مورد زید شهید، ما داریم که «فویل لمن سمع …؟ لأنه یدعو الی الحق و یدعو الی صاحبکم … أنه یدعو إلی رضا من آل محمد» زید علیه الرحمه و علیه السلام دعوت به رضای از آل پیغمبر می کرد. پس زید هم وقتی که دعوت به حق و دعوت به اهل البیت علیهم الصلاه و السلام می کرد و هر کسی که فریادش را بشنود و او را یاری نکند، مورد توبیخ قرار گرفته است. پس معلوم می شود که دعوت زید دعوت حقی بوده و مختالفت با دعوت او باطل است. پس زید هم باید معصوم باشد! در حالی که این ها (اتباع مدعی یمانی) اعتقادی به عصمت زید ندارند.

در مورد لشکر اسامه هم پیغمبر خدا فرمود: «جَهِّزوا جَیشَ اُسامَه؛ لَعَنَ اللهُ مَن تَخَلَّف عَنه[۶]» (لشکر اسامه را تجهیز کنید. لعنت خدا باد بر کسانی که از لشکر اسامه تخلف کنند.)

وضعیت اسامه مشخص است. او بعداً از امیر المؤمنین علیه الصلاه و السلام طرفداری نکرد و حداقل، در برابر حق امیرالمؤمنین، علی علیه الصلاه و السلام سکوت کرد. این شخصیت اسامه است که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله به همه صحابه دستور می دهد که شما از اسامه تبعیت کنید و لعنت خدا بر کسی که از او تبعیت نکند. معلوم می شود پرچمی که پیغمبر خدا به دست اسامه داده، پرچم حق است. پس اسامه هم باید در این جا معصوم باشد!

درباره ابابصیر هم ما روایت داریم. همچنین درباره علما نیز روایت داریم. «یدعون الی موالاتنا …» بعد از قائم ما اگر علما که دعوت به ما می کنند نباشند، مردم گمراه می شوند؛ … آنها دعوت به حق می کنند و … یا عبارت «الأخِ السَدید[۷]»ی که درباره شیخ مفید گفتند، بر اساس این مبنایی که احمد بصری و اتباعش بیان می کنند، همه این ها باید معصوم باشند! اما هیچ کدام از طرفداران جریان این یمانی دروغین به این قضیه پایبند نیستند؛ آن را مورد قبول نمی دانند و باور نمی کنند.

اما در این بحث که پرچم یمانی ، پرچم هدایت است، جواب حلی ما این است که پرچم یمانی ، به «أهدی الرایات» در بین سه-چهار پرچمی که در آن روایت ذکر شده (پرچم سفیانی، پرچم خراسانی، احیاناً پرچم سید حسنی و پرچم یمانی )، هدایت یافته تر است؛ نه این که پرچمش صد در صد مطابق حق باشد. یک اشکالی هم که می شود بر این مسأله وارد کرد، این است که در این روایت، گفته می شود پرچم هایی هست که یکی از آنها سفیانی است. اگر ما قائل شویم که در بین این سه پرچم، پرچم یمانی ، هدایت یافته تر است و این روایت را قبول کنیم، این اشکال وارد می شود که باید در پرچم سفیانی هم مقداری از حق و حقیقت وجود داشته باشد که پرچم سفیانی هم پرچم هدایت باشد و این ( پرچم یمانی ) أهدی الرایات باشد. پس باید در مورد این روایت هم مقداری تأمل کنیم که پرچم یمانی را پرچم هدایت می داند؛ و از این روایت نمی توان هدایت یافته بودن پرچم یمانی را استفاده کرد. پس در روایات دیگر باید به دنبال این مسأله بگردیم.

ضمناً در همان روایتی که این ها ذکر می کنند که پرچم یمانی پرچم هدایت است، خود آن روایت هم بیان می کند که ما از کجا بفهمیم این شخصی که آمده، یمانی واقعی است یا نه؟ می گوید: «فَإذا خَرَجَ الیَمانی، حَرُمَ بَیعُ السِلاحِ عَلی الناسِ وَ کُلِّ مُسلِمٍ[۸]» (وقتی که یمانی بیاید، فروش اسلحه بر مسلمانان و بر همه مردم دنیا حرام می شود). خب مگر فروش اسلحه الآن بر کفار حرام نیست؟ قطعاً حرام است. «علی المسلمین و علی الناس کافه» یعنی بر خود کفار هم اسلحه فروشی حرام می شود. معلوم می شود که در این روایت حرمت بیع سلاح، حرمت بیع تکوینی است. یعنی اصلاً اسلحه ها در آن زمان ممکن است از کار بیفتد یا دیگر نتوانیم از اسلحه استفاده کنیم. در این روایت هم باید تأملی بکنیم و (طبق این روایت) «حَرُمَ بَیعُ السِلاح» معیار شناخت یمانی است.

 

گفتگو با دکتر محمد هادی عباسی ؛ استاد حوزه و دانشگاه، پیرامون معیارهای شناخت یمانی مذکور در روایات معصومین(علیهم السلام)

 

در بحث معیارهای تطبیق شخصیت ها در آخر الزمان ، باید مقداری تأمل و دقت کنیم. ما نمی توانیم هر روایتی را سریعاً بر شخصی منطبق کنیم. بلکه برای این تطبیق باید پنج فاکتور را در نظر بگیریم:

۱- یقین

۲- عدم استفاده از تأویل

۳- تمام علائم، دفعتاَ باشد.

۴- هیچ اصلی از اصول دین هم زیر سؤال نرود.

۵- عرضه علایم قابل مشابه سازی و تکرار بر علایم غیر قابل مشابه سازی و تکرار

این فاکتورها می شود معیار شناخت یمانی . اگر خواستیم روایات را بر شخصی تطبیق بکنیم و ببینیم که آیا یمانی است یا خراسانی و … این نکات هم برای ما سودمند خواهد بود.

 

و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

[۱]  الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۲٫

[۲]  الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۵٫

[۳]  بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۵، ح ۱۲۳؛ الغیبه، نعمانی، ص ۲۷۷، ح ۶۰٫

[۴]  شیخ طوسی، الأمالی، ص ۶۶۱، م ۳۵، ح ۱۹٫

[۵]  الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۶٫

[۶]  شهرستانی، الملل و النحل (قم)، ج ۱، ص ۲۹٫

[۷]  الاحتجاج (طبع جدید)، ج ۲، ص ۵۹۷٫

[۸]  الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۶٫

درباره نویسنده

174مطلب نوشته است .

نوشتن دیدگاه

شما میتوانید از تصاویر مخصوص خود در قسمت نظرات استفاده نمایید برای اینکار از وب سایت آواتارکمک بگیرید .

تمام حقوق این سایت برای © 2024 گروه فرهنگی بروج. محفوظ است.
قدرت گرفته از وردپرس فارسی